مبانی نظری و پیشینه تحقیق تعهد سازماني
تعهد سازماني
واژه commitment در Webster dictionary - Merriam به معني 1 - عمل سپرده گذاري به يك موسسه 2 - توافق و تعهد به انجام كاري در آينده است . همچنين در علوم رفتاري و روانشناسي سازماني واژه organizational commitment به معني تعهد سازماني است . تعهد سازماني يك نگرش مهم شغلي و سازماني است كه در طول سالهاي گذشته موردعلاقه بسياري از پژوهشگران رشته هاي رفتار سازماني و روانشناسي خصوصاً روانشناسي اجتماعي بوده است . اين نگرش در طول سه دهه گذشته دستخوش تغييراتي شده است .
ابعاد و تعاريف تعهد سازماني
در ميان طرفداران رويكرد نگرشي ، برخي از پژوهشگران به تعهد سازماني با ديد يك مفهوم چند بعدي مي - نگرند كه عوامل مختلفي بر آن تأثير مي گذارند . مي ير و همكارانش از پيشگامان رويكرد چند بعدي مي - باشند ، مدل سه بعدي آنها از تعهد سازماني ، شامل بعد عاطفي ، بعد مستمر و بعد هنجاري به عنوان سه بعد تعهد سازماني مي شود .
1 . تعهد عاطفي
آلن و ميير تعهد عاطفي را به عنوان وابستگي عاطفي فرد به سازمان و تعيين هويت شدن از طريق آن مي دانند . اگر تعهد سازماني را از اين طريق تعريف كنيم ، تعهد عاطفي شامل سه جنبه مي شود :
الف ) صورتي از وابستگي عاطفي به سازمان
ب ) تمايل فرد براي تعيين هويت شدن از طريق سازمان
ج ) ميل به ادامه فعاليت در سازمان
آلن و ميير ( 1990 ) معتقدند كه يك فرد زماني در خود وابستگي عاطفي نسبت به سازمان احساس خواهد كرد كه اهداف سازماني را اهداف خود بداند و متقاعد شود كه سازمان را در راه رسيدن به اهدافش ياري كند . همچنين آنها شرح مي دهند كه تعيين هويت شدن فرد از طريق سازمان زماني رخ مي دهد كه ارزش هاي فردي افراد با ارزشهاي سازماني سازگار بوده و فرد قادر باشد كه ارزش هاي سازماني را در خود دروني سازد . بدون شك در اين تعيين هويت شدن از طريق سازمان يك رابطه روانشناسانه وجود دارد و فرد به خاطر تعيين هويت شدن از طريق سازمان در خود يك نوع احساس غرور مي كند .
از جمله تعاريف ديگري كه به اين جنبه از تعهد اشاره دارند مي توان به موارد زير اشاره كرد :
شلدن ( 1971 ): تعهد سازماني يك نگرش يا يك جه تگيري نسبت به سازمان است كه هويت فرد را به سازمان مرتبط مي سازد .
كانتر ( 1973 ): تمايل افراد به در اختيار گذاشتن ارزش و وفاداري خويش به نظام اجتماعي .
بوكانان ( 1974 ): تعهد سازماني نوع وابستگي عاطفي و تعصب آميز به ارزش ها و اهداف سازمان مي باشد . وابستگي نسبت به نقش فرد در رابطه با ارزش ها و اهداف ، نسبت به سازمان به خاطر خود سازمان جداي از ارزشهاي ابزاري آن .
سالانسيك ( 1977 ): تعهد حالتي از شخصيت است كه در آن فرد از طريق اقدامات و فعاليت هايي كه انجام مي دهد